English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7784 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
routs U اجتماع برای اشوب یا کارخلاف قانون
routed U اجتماع برای اشوب یا کارخلاف قانون
rout U اجتماع برای اشوب یا کارخلاف قانون
covenantor U اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
mock up U مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
case histories U سابقه مرض ودرمان
case history U سابقه مرض ودرمان
tests U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
tested U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
alternated U برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternate U برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternates U برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
cabin supercharger U کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cabin blower U در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
Plans for the dam have been rejected by environmentalists. U برنامه ریزیها برای سد از طرف محیط زیست شناسان رد شده است.
rezone U محیط چیزی را اصلاح کردن محیط را تغییر دادن
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
totals U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
horizontal U روش تشخیص خطا برای داده ارسالی
total U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
totaling U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
cyclic U کد تشخیص خطا برای داده ارسال شده
totalled U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
hash U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totaled U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
verifier U وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
totalling U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
redundancies U بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
redundancy U بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
number U عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
BCC U روش تشخیص خطا برای بلاکهای داده ارسال شده
numbers U عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
vrc U بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
aligning edge U لبه سیستم تشخیص حرف برای محل دهی به متن
wassermann reaction U ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
vertical U بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
redundancy U بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
redundancies U بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
malfunctions U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctioned U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunction U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
resolving power U اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
unique U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
simpler U بسیط
simple U بسیط
simplest U بسیط
comprehensive U بسیط
incomposite U بسیط
to tip something [British E] U ته نشین شدن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U ذخیره کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
micr U سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
viruses U نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
virus U نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
notification message U پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
element U جسم بسیط
elements U جسم بسیط
extensive U بسیط کشیده
largest U سترگ بسیط
large U سترگ بسیط
larger U سترگ بسیط
mttr U متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
redundant U حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
morpheme U بسیط کلمه واژک
non metal U جسم بسیط غیر فلزی
sulphuret U ترکیب گوگرد باجسم بسیط
compacts U مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compact U مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacted U مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacting U مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
muriate U ترکیب کلورید با جسم بسیط دیگر
quaternary U چهارگانه دارای چهارجسم بسیط شماره چهار
monad U ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
redundant U بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
exception U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
octad U جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
carriers U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
startup disk U فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
Hamming code U سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
backward U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
raid U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raids U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
identification U تشخیص تشخیص دادن
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
pen U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
mustering U اجتماع
commonweal U اجتماع
society U اجتماع
muster U اجتماع
assemblages U اجتماع
assemblage U اجتماع
mustered U اجتماع
associations U اجتماع
association U اجتماع
societies U اجتماع
meeting U اجتماع
meetings U اجتماع
community U اجتماع
communities U اجتماع
public meeting U اجتماع
unions U اجتماع
hurricane U اجتماع
hurricanes U اجتماع
union U اجتماع
musters U اجتماع
gatherings U اجتماع
milieus U اجتماع
consensus U اجتماع
gathering U اجتماع
processions U اجتماع
socio- U اجتماع
reunions U اجتماع
procession U اجتماع
conjunction U اجتماع
reunion U اجتماع
milieux U اجتماع
milieu U اجتماع
conjunctions U اجتماع
flocculate U اجتماع کردن
societies U جامعه اجتماع
crowds U شلوغی اجتماع
therapeutic community U اجتماع درمانی
collections U اجتماع مجموعه
collection U اجتماع مجموعه
communing U اجتماع تعاونی
communes U اجتماع تعاونی
communed U اجتماع تعاونی
commune U اجتماع تعاونی
meeting U ملاقات اجتماع
official meeting U اجتماع رسمی
concourses U محل اجتماع
assembly U اجتماع انجمن
aggregation U اجتماع توده
congregating U اجتماع کردن
congregates U اجتماع کردن
meetings U ملاقات اجتماع
klatsch U اجتماع خودمانی
rallied U اجتماع مجدد
society U جامعه اجتماع
rallies U اجتماع مجدد
rally U اجتماع مجدد
klatch U اجتماع خودمانی
societal U وابسته به اجتماع
turn out U اجتماع ازدحام
crowd U شلوغی اجتماع
overloads U اجتماع مهاجمان
parading U اجتماع مردم
parades U اجتماع مردم
overload U اجتماع مهاجمان
congregated U اجتماع کردن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com